شهداي سوهان طالقانمفقود الاثر سيد مرتضی مازادی
در شش سالگی به مدرسه ابتدائی شهید چمران شهسوار رفت. خانواده مازادی، مشابه سایر همشهریان ساکن شهرهای شمالی، در تابستانها، معمولا به روستای سوهان طالقان می آمدند. دوره راهنمائی را در مدرسه آیت الله طالقانی تنکابن و دوره دبیرستان را در رشته اقتصاد در دبیرستان حافظ همان شهرستان طی می نماید. امور درسی ایشان همواره خوب بوده و با معدل 18 دیپلم خود را در سال 1362 اخذ می نمایدسمت چپ سید مرتضی مازادی در کنار دوستانشوی علاقه شدیدی به ورزش به خصوص رشته های والیبال و وزنه برداری داشت. با توجه به فیزیک بدنی خوب، در رشته وزنه برداری و در باشگاه جوانان محل، موفق به اخذ مدال در سطح شهرستان تنکابن می گرددسمت راست شهید بهروز یوسفی ملکوتی - دوره آموزشیسید مرتضی پسری مهربان و علاقه مند به ماهیگیری و صیادی بود. هم چنین در امور رانندگی با ماشین، از خود تلاش زیادی نشان می داد. زیرا علاوه بر اخذ گواهی نامه پایه دو، با تلاش زیاد موفق به مهارت در رانندگی ماشین سنگین میگردد. حسب اعلام برادر ایشان، سید مرتضی با مهارت در رانندگی، اغلب بر روی یک دستگاه کمپرسی برادر بزرگترش، اقدام می نماید. هم چنین در تمامی امور مهم و حتی کارهای سنگین، به خانواده کمک می نمایدمرتضی علی رغم توان بدنی مناسب، در عین حال وي فردی، متدین بود و در مسجد ساعد تنکابن، حضور و فعالیت داشت. هم چنین اهل امور خیر و کمک به نیازمندان بود. در مراسم عزاداری محرم و هیات مذهبی، فعالیت زیادی داشت و با توجه به توان بدنی، در مراسم عزاداری، در علم داری هیات مشارکت می نموددوره آموزشی 44 توپخانه - اصفهان 1364بعد از اخذ دیپلم، در سال 1363 به صورت داوطلبانه به سربازی رفت. دوره آموزشی را در پادگان لویزان تهران طی نمود و آنگاه به لشگر 92 زرهی اهواز انتقال یافتمنطقه جنگی جزیره مجنونبا تشکیل گردان های ویژه قدس در ارتش، اشخاص خاصی انتخاب می شوند که سید مرتضی داوطلبانه با توجه به داشتن دیپلم و آمادگی بدنی برای تکمیل آموزش انتخاب می گردد. در سال 1364 در واحد 44 توپخانه اصفهان – گردان 1967قدس، آموزش های ویژه و از جمله فرماندگی گروهان را طی می نماید و قبل از عید 1365 به جبهه مهران، منطقه جنگی صالح آباد، کنجان چم، اعزام میشوددر ابتدای سال 1365، ارتش عراق بعد از شکست در عملیات جنگی فاو، با ادعای مانور دفاع متحرک، ضمن تجمع نیرو، در اردیبهشت همان سال، به شهر مهران حمله می نماید. لذا دشمن بعثی، موفق به پیشروی در خطوط پدافندی می گردد و نیروهای همرزم سید مرتضی، به ناچار، عقب نشینی می نمایند. آنگاه با حضور سایر نیروها، از جمله رزمندگان بسیجی، نبردهای سختی در منطقه، شکل می گیردسرانجام در تاریخ 28/2/1385 و در حالیکه نیروهای دشمن موفق به پیشروی در یکی از دره های منطقه کنجان چم می گردند، گروهی از بسیجیان به محاصره دشمن می افتند. سید مرتضی با توجه به آشنایی با منطقه و روحیه سلحشوری خاص خود، به تنهائی برای نجات جان بسیجیان و خارج کردن ایشان از محاصره، اقدام مینماید. لکن بعد از آن، به دلیل شدت درگیری ها و پیشروی ارتش دشمن، که در نهایت منجر به سقوط شهر مهران می گردد، از سید مرتضی و نیروهای محاصره شده، خبری نمی گرددحسب اعلام برادر سید مرتضی، به نقل از همرزمان ایشان، بعد از مدتی که نیروهای اسلام موفق به شکست عراق و بازپسگیری شهر مهران و مناطق جنگی مذکور می شوند، هیچ گونه نشانه ای از سید مرتضی به دست نمی آید. گویا یکی از دوستان مرتضی، اعلام می کند که در زمان شنیدن صدای رادیو عراق، اسم سید مرتضی را بعنوان اسیر، شنیده است و لکن نه تنها بعد از آن، هیچ گونه خبر یا نامه از مرتضی ارسال نمی شود و بلکه بعد از آزادی اسرا نیز، هیچ گونه نشانه از سید، پدیدار نمی شودبه هر جهت، از سال 1365 تاکنون و حوادث متعدد در کشور عراق، از پیکر سید مرتضی مازادی، نشانه ای در منطقه جنگی یا اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق، شناسائی و پیدا نشده است و خانواده ایشان، هم چنان، چشم انتظار خبری از ایشان یا نشانه ای از پیکر مطهرش هستند، لذا ضمن آرزوی روشن شدن وضعیت ایشان، هر چند به احتمال زیاد شهادت سید مرتضی مازادیروحش شاد و در جوار شهداي صدر اسلام و دشت کربلا، محشور باد
|