مشاهير و بزرگان روستاي سوهان طالقان

در اين صفحه، به جهت آشنائي با مشاهير و بزرگان روستاي سوهان طالقان، دوره هاي قديم يا معاصر، و هم چنين تاليفات هم ولايتي ها ، به تدريج مطالب مختصري، تقديم ميگردد - - - مشاهده فهرست علماي طالقان

درخواست دارد، در صورت هر گونه اطلاعات تكميلي، موارد از طريق پست الكترونيكي یا تلگرام به مديريت سايت، اعلام شود

09121783011

الف - مشاهير و بزرگان

ملا علي محمد طالقاني

ملا علي مقدس

شيخ علي سوهاني

ملا نظر علي طالقاني

آقا شیخ موسی و آقا شیخ علی

دکتر مهدي قدسي

ملا حسين قاضي سوهاني

حسن اعظام قدسي

...


...

...

سید عیسی کیایی

محمد زینعلی، (صالحی) علمدار

سید اشرف الدین کیایی

حاج پرويز غفوري طالقاني

دکتر هدايت الهوئي

...


...

...

...

ب - کتاب ها و تالیفات

تراث
شیعه

سید اشرف الدین کیایی

سید علاء الدین ابن قاضی نجم الدین محمود طالقانی

سید اشرف الدین کیایی

قاضی نجم الدین
محمود طالقانی

سید اشرف الدین کیایی

مزار فیض
آثار اورازان طالقان

سید اشرف الدین کیایی


اینجه طالقان

تیمور توکلی

فرهنگ مردم طالقان

غيب اله خالقي

ماندگار

شهرام الهوئي

دل گپي هاي خودماني

تيمور توکلي

طالقاني سرود

محمد علي صالحي

**************************************************

الف - مشاهير و بزرگان

ملا نظر علي (سوهاني) طالقاني

فرزند سلطان محمد، از شاگردان شيخ انصاري از بزرگترين علماء و مجتهدين دوره قاجار و جزو چهار فقيه برجسته دوران خود بوده است. گفتني است، اولين مدرسه روستاي سوهان در دوره جديد، به نام ايشان تاسيس شده است

از حضرت امام خميني ره نقل است مطالعه كتاب - كاشف الاسرار- ملا نظر علي طالقاني را، به ساير طلاب سفارش اكيد داشته اند.
ادامه مطلب

*********************************

شيخ علي سوهاني

معروف به تنها از مردان مبارز و فرهنگ دوستي بود که در دوران انقلاب جنگل مورد توجه عامه قرار گرفت. او در شهرستان رشت مدرسه اي به نام اتفاق داير نمود. اين آموزشگاه که به نام شمس مرکز تجمع آزادي خواهاني گرديد که با همکاري ميرزا کوچک خان تشکيلات اوليه جنگل را پي ريزي نمودند وي با همکاري آزادي خواهان مدرسه شش کلاسه ديگري در ماسوله داير نمود خدمات ديگري که اين مرد مبارز عهده دار بود ويا انجام داده است عبارتند از:
تاسيس مدرسه بنات اسلامي
نمايندگي فرهنگ لنگردود
بازرسي اداره فرهنگ گيلان
نمايندگي فرهنگ فومنات
مديريت مدرسه رودکي
شيخ علي سوهاني پس از 68 سال زندگي در اواسط بهمن 1311 بدرود حيات گفت

*********************************

ملا علي محمد طالقاني
متکفل تدفین آیت الله انصاری بزرگ قدس سره

ملاعلی محمد، پسر عین علی، متولد قریه سوهان طالقان بود. عین علی، چهار فرزند پسر داشت که بعد از فوت پدر، امور معیشتی خانواده، بعهده علیرضا، برادر بزرگ ملاعلی محمد بوده است. چون علیرضا مورد وثوق همه بوده، نه تنها در امور و اختلافات اهل ده خود، بلکه دهات همجوار نیز رفع مناقشات مینموده و آنچه را که علیرضا اظهار نظر و صلاح اندیشی میکرده مورد قبول قرار میگرفته است و طرفین با رضایت خاطر میپذیرفتند

علیرضا، بعد از فوت پدرش، علی محمد را که در مکتب خانه سوهان، درس خود را تمام کرده و آماده برای ادامه تحصیل بوده، بقزوین روانه مینماید. ملاعلی محمد پس از چند سال توقف در قزوین، بفکر می افتد که به حوزه علمیه نجف وارد شود، لذا از برادرش میخواهد که او را به نجف بفرستد، علیرضا با کمال اشتیاق وسایل مسافرت برادرش را با مقداری پول فراهم و روانه نجف مینماید. ملا علی محمد در مدت توقف در نجف حوزه درس حاج شیخ مرتضی انصاری را پسندیده و انتخاب مینماید، لذا در مدت کمی مورد توجه آیت الله انصاری که آن روز مرجعت عامه را عهده دار بوده قرار میگیرد

ملاعلی محمد در مدت توقف در نجف، در زهد و تقوی بقدری آمادگی داشته که در حوزه علمیه آنروز نجف مورد توجه و ضرب المثل قرار داشته، بطوریکه پس از سالها که بتهران آمده بود، این اشتهار باقی بوده است و علت عمده آنهم روی وصیت آیت الله انصاری بوده که در زمان بیماری خود سفارش کرده بود

آیت الله انصاری که مریض بود، یکی از روزها که حالش بد بوده و طلاب و علمای مهم حاضر بودند، آقای انصاری رو به حضار کرده میگویند: «من از میان شما میروم از من راضی باشید و مرا حلال نمائید» و بعد میگویند: من یک وصیت دارم و آن این است که جسد مرا ملاعلی محمد، با دست خود در قبر بگذارد که از فشار قبر در امان و آسوده باشم

پس از دو روز دیگر آیت الله انصاری فوت و طبق وصیت مشارالیه عمل میشود، در ساعتی که تمام علما و طلاب و تجار و عموم مردم تعطیل و در قبرستان حاضر میشوند، ملاعلی محمد عبا را برداشته و دستها را بالا زده، با پای برهنه وارد قبر میشود و بدن مرحوم آیت الله انصاری را توی قبر و صورتش را روی خاک می گذارد

علت حضور ملاعلی محمد در تهران
شاهزاده هما خانم دختر مرحوم بهاء الدوله پسر فتحعلی شاه، در سفریکه پس از انجام عمل حج به عتبات می نموده، چون نذر کرده بود که بعد از سفر مکه به طهران، یک مدرسه و مسجد بنا نماید، لذا در نجف باین فکر می افتد که یکی از علمای معروف را با خود به طهران برای امامت جماعت مسجد بیاورد

من الاتفاق، حاجیه خانم شاهزاده خانم در ایامی وارد نجف میشود که آیت الله انصاری تازه فوت کرده و در مجالس و محافل حتی در میان طبقات مردم، تجلیل از ملاعلی محمد در میان بوده است. لذا پس از ملاقات و راضی کردن ملاعلی محمد، حاجیه شاهزاده خانم، قروضی که ملاعلی محمد داشته، پرداخت و باخود به تهران حرکت میدهد. حاجیه شاهزاده خانم بدون فوت وقت در صدد انجام نذر خود برمی آید و در نزدیک باغ پسرش عبدالحسین میرزا، که در آن وقت صحرائی بوده که در اواخر شهر واقع و معروف به گاوگل آباد بوده است، زمین خریداری و آماده میگردد

ملا علی محمد دارای هشت پسر، شیخ محمد، شیخ علی، شیخ موسی، شیخ ابوالقاسم، احمد آقا، محمود آقا، شیخ مهدی، شیخ جواد بوده است. ملا علی محمد در سال 1311 هجری قمری در تهران فوت نموده و بنابر وصیت حاج میرزا حسن امین الضرب، در مقبره ایشان، در ابن بابویه، دفن شده است

به نقل از کتاب، خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله، تالیف حسن اعظام قدسی، نوه ملاعلی محمد خلاصه کتاب خاطرات من

*********************************

ملا علي مقدس
ابلاغ کننده نامه تحریم تنباکو

فرزند علیرضا، پسر عین علی، متولد روستای سوهان بوده است. عموی وی، ملاعلی محمد، پس از رفتن به نجف اشرف، مورد توجه آیت الله انصاری بوده است. علی ابتدا به مکتب خانه روستای سوهان میرود و بعد به قزوین برای ادامه تحصیل فرستاده میشود و سالیکه علیرضا برای زیارت عتبات و دیدن برادرش علی محمد (در نجف) میرود، پسرش علی هم با پدر عازم و حرکت مینماید. ملا علی پس از توقف در نجف، موقعیکه برای زیارت بسامره میرود، زمان مرجعیت آیت الله حاج میرزا حسن شیرازی بوده است که ملا علی مایل میشود در سامره توقف واز محضر درس آیت الله شیرازی استفاده نماید. لذا خود را بایشان معرفی و پذیرفته میشوند. چندی بعد کاغذی از علیرضا (پدر) برای ملا علی (پسر) میرسد که هر چه زودتر حرکت کنید که در آخر عمر، یک مرتبه دیگر شما را ببینم

این نامه را برادرش رضا و چند نفر از اهل سوهان می برند و به ملا علی میدند. ملا علی نامه پدر را به آیت الله شیرازی ارائه میدهد، معظم له هم فورا دستور حرکت را میدهند و ضمنا به ملاعلی اطمینان میدهند که پدرت خوب خواهد شد و برای شما زنی خواهد گرفت شما هم باید رضایت خود را اعلام کنی و در این ازدواج تسلیم باشی. ملا علی وقتی که وارد طالقان (روستای سوهان) منزل پدر میشود، علیرضا حالش بهتر شده بوده ولی قادر بکاری نبوده است. پس از ورود پسر، روز بروز حالش بهتر شده، کم کم به کار خود مشغول می گردد

ملا علی پس از اجازه حرکت از سامره، آیت الله حاج میرزا حسن شیرای نامه (متن نامه مشهور به تحریم تنباکو در اواخر زمان ناصر الدین شاه) بعنوان حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی، که آنروز در طهران، شاخصیت داشته، مینویسند – این نامه را ملا علی، بر حسب دستور آیت الله شیرای بایستی خود شخصا بدست آقای آشتیانی بدهند

لذا پس از ورود بطهران و توقف یک شب در منزل ملا علی محمد، نامه را تقدیم میرزای آشتیانی مینمایند و ضمنا کسالت پدرش علیرضا را متکر میشوند و اجاه رفتن بطالقان (روستای سوهان) را درخواست مینمایند و حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی تاکید در حرکت نمود و تذکر میدهند پس از بهبود پدر، مراجعت بطهران و نزد من بیائید. ملا علی پس از ازدواج (در روستای سوهان) و چند روز توقف باعیال خود حرکت و وارد طهران میشود و در خانه محقری واقع در گذر وزیر دفتر، کوچه موثق السلطنه منزل مینمایند

ملا علی، همه روزه بر حسب تقاضای ملا علی محمد، عمویش، یک درس در مدرسه علمیه شاهزاده خانم، برای طلاب تدریس مینمود و ملا علی محمد به پاس زحمات برادرش علیرضا، که بی اندازه منظور و اظهار میداشته، باین جهت نسبت بملا علی، فوق العاده علاقه مند و محبت داشته و پس از تعیین مدرسی مدرسه، غالب مراجعات را با حضور ملا علی، مخصوصا اجرای صیغه طلاق که حضور عدلین شرط است، دعوت میکرده است

ملا علی در طهران بعد از حوزه درس حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی، نسبت بحوزه درس حاج شیخ فضل الله نوری، علاقه مند گردید و اظهارش این بود که در اصول در طهران، اول است بلکه در نجف هم کمتر نظیر دارند. لذا در درس حوزه درس هر دو حاضر میشدند و مورد علاقه هر دو بودند. گفته میشود در محضر ایشان، با عنوان مقدس خطاب شده و کم کم با عنوان، ملاعلی مقدس، مشهور میشود. حسن اعظام قدسی، مولف کتاب خاطرات من، فرزند ملاعلی مقدس میباشد

به نقل از کتاب، خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله. خلاصه کتاب خاطرات من

*********************************


آقا شیخ موسی






آقا شیخ علی
آقا شیخ موسی و آقا شیخ علی
فرزندان ملا علی محمد طالقانی بودند که بعد از فوت پدر خویش در سال 1311 هجری قمری، به ترتیب، عهده دار پیشنمازی مسجد و مدیریت مدرسه علمیه شاهزاده خانم تهران گردیدند

طبق اعلام حسن اعظام قدسی، در کتاب خاطرات من، ص 23 به بعد، ملاعلی محمد در اواخر عمر دچار کسالت می گردد و از فرزندانش در نجف می خواهد که برای تصدی حوزه درس پدر و ادامه اقامه نماز جماعت در مدرسه شاهزاده خانم، به تهران بیایند. در ابتدا، آقا شیخ موسی از نجف آمد و متصدی حوزه درس پدر و نماز جماعت گردید

آقا شیخ موسی که حوزه درس داشت، ضمنا مجالسی هم با اشخاص آزادیخواه از قبیل، فروغی، حاج سیاح، سید نصرالله تقوی، شاهزاده یحیی میرزا و سید محمد رضا مساوات داشتند. وی شاگرد آخوند ملاکاظم خراسانی بود و در جریان انقلاب مشروطیت، به همراه شیخ فضل الله نوری و سایر روحانیون، حضور کامل داشت. چون آقا شیخ موسی روحاً، آزاد منش بود و خود را مقید و برای اوقات نماز جماعت حاضر نمیکرد، لذا رفته رفته مسجد از رونق افتاد

در همین موقع، عبدالحسین میرزای فرمانفرما (تولیت مسجد و مدرسه شاهزاده خانم) از ایران بصورت تبعید، بعتبات رفته، در نجف با حاج شیخ محمد، پسر بزرگ ملا علی محمد که جنبه شخصیت او در نجف اشتهار داشت، ملاقات مینماید. فرمانفرما صلاح در این میداند که ایشان را بایران و طهران برای مسجد و مدرسه حرکت دهد و چون فرمانفرما، در زمینه مسجد و عدم توجه مردم بنماز جماعت آقا شیخ موسی مذاکره میکند، حاج شیخ محمد، صلاح در این می بیند که برادر خود، آقا شیخ علی را که در زهد و تقوی، معروف بوده برای مسجد و مدرسه معرفی و بطهران حرکت نماید

چیزی نمیگذرد که بواسطه اخلاق و صفات زهد و تقوی آقا شیخ علی، وضعیت مسجد تقریبا بحال اولیه خود بر میگردد و مردم از هر محله و گذر رو بنماز جماعت در مسجد مینمایند، مخصوصا در موقع انقلاب ایران و مشروطیت، مسجد مقام اولی خود را و بلکه بیشتر بدست میآورد

حاجیه خانم بی بی، همسر ملاعلی محمد و مادر آقا شیخ علی، در تلاش برای ازدواج فرزند، با زنی از خانواده محترم بوده، ولی خود ملاعلی، تمایل داشته با خانواده روحانی، وصلت نماید. لذا با پیشنهاد حاج شیخ فضل الله نوری، دختر آخوند آملی، برای ازدواج، به ایشان، پیشنهاد میشود

گفتنی است، دکتر مهدی قدسی، فرزند آقا شیخ علی می باشد

*********************************


حسن اعظام قدسي

حسن اعظام قدسی، مشهور به اعظام الوزاره، فرزند ملاعلی مدرس (طالقانی)، بسال 1308 هجری قمری معادل 1268 هجری شمسی، در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان ملاعلی فرزند علیرضا، متولد روستای سوهان طالقان و پدربزرگ نامبرده، از اهالی و کشاورزان روستای سوهان طالقان بود. اعظام قدسی بتاریخ اول ارديبهشت 1355 شمسی، (87 سالگی) فوت كرد و در آرامگاه ظهيرالدوله تهران به خاک سپرده شد

حسن بعد از فراگیرى مقدمات عربى، نزد پدر خویش که در مدرسه علمیه شاهزاده خانم تهران، به تدریس علوم دینی اشتغال داشت و تحصیل زیر نظر برخی از علمای طالقانی، به کسوت روحانیت درآمد و علاوه بر درسهای متداول حوزوی، در روضه‏ خوانی و مداحی، پیشرفت نمود. با شروع نهضت مشروطه‏، با افکار نوین آزادی خواهی آشنا و به صورت جدی، هوادار مشروطه خواهان گردید

حسن اعظام قدسی با لباس روحانیت، در همکاری با مشروطه خواهان و حتی نگهبانی در ساختمان اولین مجلس مشروطیت، فعالیت شبانه روزی داشت. در جریان به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه، به زادگاه پدر خویش، روستای سوهان، فرار نمود و جهت دستگیر نشدن، به خرم آباد شهرستان تنکابن رفت. سپس به همراه مجاهدان از سراسر کشور، برای شکست هواداران حکومت محمد علی شاه، به تهران مراجعت نمود

با شروع جنگ جهانی اول، و مهاجرت اکثریت نمایندگان مجلس وقت، برای تشکیل دولت در تبعید، به همراه مهاجران، عازم کرمانشاه گردید و با استفاده از آشنایان خود در نجف اشرف و ملاقات با مراجع وقت عراق، در تلاش برای تامین نیازمندیهای مجاهدان بود. پس از پایان جنگ و برگشت دوباره به تهران، حسن اعضام قدسی از لباس روحانیت خارج شد و در امور اداری و حکومتی، عهده دار مناصب دولتی گردید. وی در سال 1336 هجری قمری با لقب اعظام الوزاره، به عنوان حاكم نطنز، از سوي وثوق الدله انتخاب شد

سپس بعنوان اولین حاکم چهاردانگه (از توابع ساری)، ریاست شعبه کنترل انبار غله دولتی، حکومت ایوانکی و خوار، حکومت دماوند و فیروزکوه، رئیس اسکان ایلات فارس، کفالت حکومت شیراز، ریاست کارگزینی و بازرسی وزارت کشور، کاندید نمایندگی مجلس شورای ملی از قزوین در سال 1322 شمسی و نماینده وزارت کشور، در کمیسیون تعیین تکلیف زمین های خالصه، برای رفع مشکلات برخی استانها، فعالیت نمود. در زمان حکومت دکتر مصدق، از طرف لطفی وزیر دادگستری دولت ملی، بعنوان حاکم تبریز، پیشنهاد شد و لکن مورد قبول دکتر مصدق واقع نشد

با توجه به حضور حسن اعظام قدسی در دوران های مهم تاریخ معاصر ایران، یعنی از اواخر حکومت ناصر الدین شاه، تمامی دوران مظفرالدین شاه، محمد علی شاه، احمد شاه، رضا شاه و اکثریت زمان محمد رضا شاه، نامبرده به جهت توان نویسنگی و ثبت روزشمار خاطرات و مشاهدات خویش در موقعیت های مختلف سیاسی و اجتماعی، دارای تجارب بسیار ارزشمند بوده است که در اواخر عمر خویش، خاطرات خود را به صورت کتاب «خاطرات من یا روشن شدن تاریخ صد ساله» تالیف و چاپ می نماید
خلاصه کتاب خاطرات من

*********************************

دكتر مهدي قدسي

مهدي قدسي فرزند شيخ علي سوهاني (طالقاني) در سال 1279 در تهران به دنيا آمد وي در سال 1305 خورشيدي به دريافت ديپلم دكترا در طب از مدرسه عالي دارالفنون نائل گرديد

دكتر قدسي در طول 40 سال خدمت خود به انستيتو پاستور چندين بار به رياست موسسه برگزيده شد و بالاخره در سال 1348 به افتخار بازنشستگي نايل شد. دكتر قدسي در سال 1322 در كابينه مرحوم دكتر مصدق به عنوان معاون وزير بهداري برگزيده شد

دكتر مهدي قدسي مقالات علمي و تحقيقاتي فراواني چه به زبان فارسي و چه به زبان فرانسه منتشر نمود كه پاره اي از آنها در مجله اكادميكا ايرانيكا چاپ گرديده است

سايت عزيز و نگار به نقل از سايت جوانان طالقان
www.taleghan-ngo.ir

*********************************

ملا حسين قاضي سوهاني - از فضلا دوره قاجاريه

سيد علي اكبر سوهاني - امام جمعه اهل سوهان

ملا غلام علي سوهاني - از فضلاء دوره قاجاريه

*********************************

سید عیسی کیایی

سید عیسی کیایی فرزند از افراد مشهور روستای سوهان، در کانون وکلای دادگستری مرکز بود. وی بعد از تحصیل و اشتغال به سمت قضائی، به کسوت وکالت دادگستری درآمد

کیایی در طول دوره های 9 تا 19 هیات مدیره کانون وکلای دادگستری، از سال 1336 تا 1358شمسی، به تریب در سمت های، عضو علی البدل و عضو اصلی شعبه های اول و دوم دادگاه انتظامی، عضو هیات امنای صندوق تعاون و عضو اصلی کمیسیون راهنمایی کانون وکلای دادگستری مرکز، مشغول به همکاری بود

*********************************


دکتر هدايت الهوئي

مرحوم هدايت الهوئي فرزند شيخ هيبت اله متولد 1265 هجري شمسي ، مشهور به دکتر، از کهنسالان روستاي سوهان در دوره معاصر بود. پدر ش مرحوم شيخ هيبت اله، از خطاطان و قرآن نويس زمان خود بود. مرحوم هدايت در هشت سالگي پدر را از دست داده و تحت سرپرستي عمه اش، در همان سال به تهران عزيمت نموده و در 16 سالگي مراحل اوليه تحصيل را به پايان مي برد و جهت امرار معاش در دواخانه مرکزي قزوين مشغول به کار مي شود

پس از مدتي کار در طالقان و رودبار، جهت تکميل دوره دارو سازي به دواخانه مرکزي قزوين مراجعت نموده و پايان نامه خود را اخذ مي نمايد. وي به مدت دوازده سال در ژاندارمري در نواحي الموت، رودبار و شمال خدمت مي نمايد. در زمان ساخت تونل کندوان بعنوان پزشکيار استخدام ميشود. سپس به استخدام بهداري طالقان درآمده و مدتي در درمانگاه کولج مشغول به خدمت مي گردد. همچنين مدتها در بهداري هاي کردان، برغان و سرخاب به کار و خدمت اشتغال داشته است.

بعد از احداث بهداري در روستاي سوهان، وي به زادگاه خود مراجعت نموده و در همان محل، بازنشسته مي گردد و تا زمان فوت، 1371 شمسي، به امر درمان و کمک به همشهريان و دهات اطراف مشغول بوده است. دکتر الهوئي در ساخت داروهاي گياهي و ترکيبي مهارت خاص داشته است
به نقل از خبرنامه شماره 6 انجمن طالقاني ها، شهرام الهوئي

*********************************






حاج پرويز (حجت اله) غفوري طالقاني
پدر شهيدان حميد و علي غفوري

مرحوم پرويز غفوري، (شناسنامه حجت اله) فرزند رمضانعلي و مادرش ام راحيل فرزند آقا بزرگ، در سال 1308 ه. ش، در روستاي سوهان طالقان، ديده به جهان گشود. خانواده وي در شهرستان تنکابن (شهسوار سابق) اقامت داشتند. پدر مرحوم غفوري، اغلب با کشتي به شهر باکو، سفر کرده و صاحب تجربياتي بود

حجت اله، کودکي بسيار با هوش و زيرک بود. وي در مکتب خانه، شاگردي کوشا و از سايرين برتر مي نمود. در خردسالي پدرش را از دست داد و زندگي را به سختي، به همراه مادر و تنها خواهرش سپري کرد. جهت کمک به خانواده، به شاگردي و آموختن حرفه هاي مختلفي پرداخت و در نهايت، شغل پيرايشگري را به خوبي آموخت و در جواني اولين آرايشگاه امروزي را در شهرستان تنکابن افتتاح نمود

به تدريج وضعيت مالي او، رو به بهبود گذاشت و با عمه خانم صالحي، فرزند مرحوم شعبان اهل روستاي سوهان، ازدواج کرد، که ثمره آن، 4 پسر و يک دختر بود. با توجه به چهره مناسب و صداي زيبا، مرحوم غفوري از اين موهبت الهي استفاده نمود و در مجالس مختلف عزاداري و تعزيه، افتخار مداحي اهل بيت را پيدا کرد. وي از شکارچيان و کوه نوردان با سابقه بود

با شروع انقلاب اسلامي، وي همصدا با ساير مردم، در جهت پيروزي انقلاب تلاش نمود. آنگاه با توجه به دستور حضرت امام خميني، ره، مبني بر ضرورت رونق کار کشاورزي و توسعه آن در کشور، مرحوم غفوري در زادگاهش، روستاي سوهان، بطور جدي به کار کشاورزي و باغداري مشغول گرديد. به نحوي که در منطقه خشک و کم آب دره سالک در جنوب روستا، ضمن احياء منابع محدود آبي و با سعي و تلاش چند ساله، موفق به ايجاد يکي از بهترين باغ هاي منطقه گرديد














با آغاز جنگ تحميلي، همزمان، 3 فرزند مرحوم غفوري در جبهه حاضر بودند. در تير ماه سال 1361، پسر سومش، حميد، به شهادت مي رسد و طبق وصيت، در کنار ساير شهداي مزار روستاي سوهان، به خاک سپرده شد. سه سال بعد، فرزند کوچکش علي، در سال 1364 در علميات والفجر 8، به شهادت رسيد، که حسب درخواست مکرر اهالي محل اقامت، در آرامگاه شهداي تنکابن به خاک سپرده شده است

غفوري داراي طبع شعر بود. به نحوي که علاوه بر قرائت و آشنائي با متون ادبيات فارسي، خود نيز اشعار زيادي، سروده است. حسب گفته بستگان، در صدد هستند با جمع آوري آنها، ديوان اشعار مرحوم غفوري، انتشار يابد. جهت آشنائي با شعر ايشان، چند بيت درج شده، در سنگ مزارش، تقديم ميشود

مرا عشقي است اندر دل، که آن عشق خداوندي است
مرا کاري است اندر دست، که آن کار کشاورزي است

خدا مي داند از عشقم، کسي آنرا نمي داند
مگر داند درختي که، پر از بار سرافرازي است

غفوري مرد عاشق باش، که معشوق قدر مي داند
به پيش عطر گل، بلبل نواي عشق مي خواند

تو را دو دسته گل در باغ هست، که يار مي داند
برو در باغ گل بنشين، که اين لطف خداوندي است

مرحوم غفوري، در چندين دوره، بعنوان عضو و رئيس شوراي اسلامي روستاي سوهان، به همراه ساير هم ولايتي ها، با هوشياري تمام و استفاده از موقعيت اجتماعي خويش، منشاء خدمات زيادي براي منطقه گرديد. بي گمان، مهمترين تلاش ايشان، پيگيري در جهت صدور مجوز اوليه و سپس اجراي طرح انتقال آب آشاميدني چشمه حيدر، در سال 1376 به روستاي سوهان مي باشد

زيرا روستاي مذکور از قراء خشک و کم آب طالقان است و شدت خشکسالي در سال 1364 به نحوي شد که در زمان فوت يکي از اهالي، آب لازم براي غسل و کفن متوفي، وجود نداشت و به ناچار از قراء مجاور، آب براي مراسم تدفين، به روستا آورده شد

لذا تلاش و کوشش مرحوم غفوري به همراه ساير اهالي، در اجراي طرح انتقال آب چشمه حيدر سوهان، به روستا و لوله کشي کامل به منازل شخصي آنها، در يک مبارزه طولاني وخستگي ناپذير، موجب شادي قلب و روح مردم اين سامان گرديد و بدين ترتيب اثري بياد ماندني از خود به يادگار گذاشت، که دعاي خير استفاده کنندگان را در پي خواهد داشت

مرحوم پرويز غفوري، در شهريور سال 1383 نداي حق را لبيک گفت و به ديدار خداوند بزرگ و فرزندان شهيدش شتافت. وي در کنار شهداء و در مزار روستاي سوهان، به خاک سپرده شد. خدايش بيامرزد

مرحوم پرويز غفوري، نفر ايستاده در سمت راست، در کنار مسجد جامع خرمشهر، بعد از آزادي از دست دشمن بعثي

بخش هائی از یک قطعه مثنوی، سروده مرحوم غفوری
این خوابگاه کیست که چون مهر انور است؟
کیوان چرخ پیش وی از ذره کمتر است؟
در پای چکه هایش چرا لاله پرپر است؟
گل های باغ او همه چون لاله احمر است
بر باغبان وظیفه او آب دادن است
آبش از اشک چشم پدر یا که مادر است
....

از عطر بوی او دو جهانش معطر است
جز یک گل محمدی لیلایش مادر است
دارم من افتخار مرا بس به محشر است
در لاله زار احمدی دو لاله از من است
روزی شکفته گردد آن روز محشر است
صبر من و اجر شما نزد داور است
این آستان کیست که چون گل معطر است؟
این پرچمان سرکشیده به کیوان از آن کیست؟
این پرچمان سرخ که خون میچکد از او
این خوابگاه نیست گلستان مصطفی است
هر بوته گلی که به گلزار کشت گشت
به به چه آبیاری از این باغ میشود
....

در کربلا حسین چه گلستان بنا نمود
یک گل کسی ندیده چندین هزار خار
گر شعر من قبول شهیدان شود یقین
غ است ف و ری مرا لقب
باشد ز تو غفوری دو تا شکفته گل
ای دو ستان گلشن باغ محمدی

*********************************

محمد زینعلی (صالحی) علمدار

مرحوم محمد زینعلی (صالحی مشهور به علمدار) فرزند یارمحمد صالحی (ابن محمدیار) و کبری زینعلی (بنت آقاجان)، متولد 1316/1/1، از بزرگان روستای سوهان طالقان استان البرز بود که در تاریخ 1393/10/4 در تهران، به دار فانی شتافت

سابقه حمل پرچم (نماد علم حضرت ابالفضل عباس ع) و آمادگی همیشگی برای حمل چمدان قرآنها و تشکیل جلسات، موجب میشود که کم کم، نزد اهالی سوهان، محمد با شهرت «علمدار» معروف شود

ادامه مطلب

********************************

مرحوم سید اشرف الدین کیایی

مرحوم سید اشرف الدین کیایی طالقانی، مشهور به سید اشرف آقا، از بزرگان روستای سوهان طالقان، (1316- 1391 هجری شمسی) بود

ایشان در خصوص، سلسله نسب سادات طالقان (سوهان، گلیرد، اورازان، حسن جون، یرک و ...)، اسناد وقف نامه سوهان، آشنایی با امام زادگان مشهور ایران و معصومین علیهم السلام، دارای تالیفات متعدد می باشد

سیداشرف، به شغل شریف معلمی اشتغال داشت و در لباس روحانیت، به خصوص در سال های پایانی عمر خویش، جهت ترویج معارف اسلامی و شیعی و همچنین وعظ و خطابه، فعالیت های مختلفی، انجام میداد

ادامه مطلب

******************************


ب - آثار مكتوب و تاليفات معاصرين

شامل ذكر نام و آثار تاليفي هم ولايتي هاي محترم سوهاني است كه در دهه هاي اخير، در حوزه علم و فرهنگ و ادب، در تلاش مي باشند

اميد است اين مختصر، پاسخ فرهنگي اندكي، به زحمات اين عزيزان بوده و موجب پيشرفت هر چه بيشتر ايشان و حضور ساير فضلاء و بزرگان هم شهري، در اين عرصه شود

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

طالقاني سرود

دو بيتي هاي
محمد علي صالحي طالقاني
انتشارات قاضي
1384
حدود 100 دو بيتي از مولف به زبان فارسي و گويش طالقاني كه معني واژگان و بازنويسي متن فارسي امروزي دو بيتي ها، در ذيل هر كدام، بيان شده است

در بخش پاياني كتاب، واژه شناسي كلمات به كار رفته و توضيحاتي راجع به آن و برخي مراسم محلي در روستاي سوهان، درج شده است

اولين دو بيتي کتاب به شرح زير است

صبح و شب نام خدا را مي خوانم
او با مشتي خاك نقش ما را ساخته است

به شما بگويم كه ذكر عزيز و يار محبوب و نگار
همه اينها بهانه اي بيش نيست

بخوانم صبح و شوكي من خدا را
ز مشتي گل بساتي نقش ما را

عزيز و يار و دلخوا و نگارم
وهانه بو همه، گويم شما را

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

مجموعه شعر
دل گپي هاي خودمانيي
به گويش طالقانی


تيمور توكلي

انتشارات ملرد
چاپ اول 1385

شامل 12 قطعه شعر و تعدادي دو بيتي به زبان تاتی و گویش طالقاني به همراه لغت نامه در پايان كتاب

ضمن آنكه به صورت لوح فشرده، با صداي مولف و زمينه موسيقي سنتي، متن اشعار كتاب بازخواني شده است، مولف اميدوار است، مجموعه هاي ذيل را با زبان طالقاني، منتشر نمايد

نقلك، مجموعه خاطره و شعر
مهر علي و راضيه، مجموعه شعر عاشقانه
در سوگ ..، مجموعه شعر هاي مزاري


در شعر مناجات كتاب آمده است

بنام آنكه رحمان و رحيم
بهشتش جاي خوبان بد جهيم

خداي خالق هفت آسمان
پديد آرنده اي رنگين كمان

كه ابر و باد در فرمان اوين
كه هر يك با زباني ذكر گوين

در يكي از اشعار پاياني كتاب، با عنوان، يادت نشو

سوار طياره مي بي
به شرق و غرب سفر كني

هر چا مي شي، بوشو ولي
طالقاني خاك يادت نوشو

انگليسي تافل داري
فول او بي فرانسه ر

خوبه زبان امروزه
ولي طالقاني گپ يادت نوشو

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

ماندگار

شرحي بر روستاي سوهان طالقان
نويسنده شهرام الهوئي

چاپ ثامن الحجج ع
كرج، چاپ اول 1387
انتشارات ابتكار دانش
متن کامل کتاب


كتاب در 65 صفحه در قطع متوسط، شامل مختصري در مورد طالقان، آشنائي كلي با روستاي سوهان، اقتصاد روستا، برداشت محصول، كوچ، مراسم عروسي، گذري بر طبيعت زيباي كوه، نگاهي به فعاليت هاي اهالي در طول سال، سلسله مراتب كارهاي اجرائي، بازي ها و ضمائم و لغت نامه و چند قطعه شعر مي باشد

در پيشگفتار و روي جلد كتاب، آمده است

آنجا كه خوشه هاي طلائي خورشيد از پس كوه هاي مرسنگدوش پرتو افشاني مي كند و زمين نمناك از شبنم صبحگاهي را مي نوازد
آنجا كه ترنم باران بهاري سبزه زار، بن دشت و آندست را سيراب مي كنند
آنجا كه صداي خش خش برگهاي ريخته از درختان پائيزي در كوچه باغ هاي نوگل سكوت طبيعت را مي شكنند
آنجا كه دانه هاي برف رقصان و غلطان عروس زمستان را سفيد پوش مي كنند
آنجا كه بوي دود تنورستان با مه صبحگاهي در هم مي آميزد
آنجا كه صداي بي رياي موذن، سالكان را به سوي سجاده فرا مي خواند
آنجا كه صداي شر شر آب دهميان و ناله مرغ شب، نجواي موسيقي شبانه را مي سازد
آنجا كه كور سوي فانوس اويار، سياهي شب را مي شكند
آنجا كه شاخه هاي خميده از برف، ما را به ياري فرا مي خواند
آنجا كه...
آنجاكه قلم يادگاران گذشته هاي دور را ماندگار مي سازد آمده ايم تا بمانيم سرسبز و ماندگار

شعر پشت جلد كتاب ماندگار

اي كل سنگ چه روزگاري داشتيم
اوباري سر بر و بيائي داشتيم

هر وچه اي يك سطل آب به دستش
تا دهميان چه شور و حالي داشتيم

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

فرهنگ مردم طالقان

نويسنده غيب اله خالقي

انتشارات بحر العلوم
قزوين، چاپ اول 1389
ا


اين کتاب در 165 صفحه و قطع متوسط به چاپ رسيده است. نويسنده در مقدمه کتاب اعلام داشته است که مطالب کتاب موضوعات مختلف فرهنگي و ادبي دوران کودکي وي در روستاي سوهان طالقان 40-1320 مي باشد

عناوين مهم کتاب عبارتند از
محدوده طالقان - ديدگاه مورخان - رودهاي طالقان - سوابق سد طالقان - معادن و قلعه ها - حوداث تاريخي طالقان و روستاي سوهان - مشاهير طالقان و سوهان - آب و هوا - آداب و رسوم قديمي و مسائل زندگي 50 سال قبل روستاي سوهان و لغت نامه

در صفحه 26 کتاب موضوع شکوائيه به ناصر الدين شاه سال هاي 12-1306 توسط شخصي به اسم محمد رضا بيان شده است که نسبت به ظلم و جور حاکم وقت طالقان و از جمله نسبت به وارثين شخصي متوفي در قريه سوهان شکايت شده است.با توجه به مطالب اعلام شده به نظر مي رسد وضعيت معيشتي مناسبي داشته است که موجب طمع حاکم وقت شده است

در هفته ماضيه از احکام قاضيه في عيشه راضيه در بلوک وسطي طالقان در قريه سوهان بنده اي از بندگان حضرت رحمان دست از جان شسته و به رحمت ايزد منان پيوسته و از ترکه باقيه آن مرحوم از قرار تقرير و به نظر معلوم از اجناس و نقود از سياه و کبود و از املاک و بوستان و باغ و پيه سوز و شمعدان و چراغ از اقنام و قاطر و الاغ از لحاف و نمد از ملبوس از قطيفه و شال و دستمال از چوبينه و گلينه و سمينه از مطلق اثاث البيت زياده از دويست تومان اندوخته و مشعل رحمت در پيشگاه مداخل حکومت ظلمه افروخته علي الصباح با فوز و فلاح نصراله دهباشي در مسئله فراشي در مرحله قلاشي سنگ زن کاشي را غافل و ناشي داند قبل از طلوع خورشيد مانند بلاي آسماني بر جماعت سوهاني نازل گشته و در صدر مجلس نشسته در اخذ نمون مقدر سدسيه اقدام نموده است

شيلان کشي

به نقل از صفحه 102 کتاب
اين مراسم در اصل به منظور دعا و نياز به درگاه خداوند جهت آمدن باران بوده است. به اين منظور با جار زدن جارچي، تمامي خانواده ها غذا درست کرده و به مسجد مي آوردند و بعد از نماز و دعا همگي از غذاهاي يکديگر استفاده مي کردند
بعلاوه برخي تصميمات جمعي نيز در اين مراسم انجام ميشده است


پشت جلد کتاب
نمائي از روستاي سوهان در دامنه کوه کله سنگ

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

اینجه طالقان

خاطرات سربودوت

سروده: تيمور توكلي سوهانی

شعر به گویش طالقانی

انتشارات ملرد
چاپ اول 1393

مجموعه 15 قطعه شعر با گویش طالقانی به همراه بازخوانی و ارائه ترجمه روان از اشعار کتاب، شامل عناوین: دادرَس، اینجَه طالقانَ، چهره های ماندگار، مشتاق دیدار، در سوگ کُمَکان، یادُتَ، شِو و اِو پی، مُنَ تنها دینی نین، زندگی دوبَارَه، گیوه، آی بوگوتی، گندم چینی، ساکت پُر گَپ، عروسی شِو و خاطرات سربودوت

گفتنی است، از طرف مولف، در لوح فشرده، با زمينه موسيقي سنتي، برخی از متن اشعار كتاب بازخواني شده است

، مولف اميدوار است، مجموعه هاي ذيل را با گویش طالقاني، منتشر نمايد
نقلك، مجموعه خاطره و شعر
مهر علي و راضيه، مجموعه شعر عاشقانه


شعر مقدمه كتاب

هر کار می خَواه نام خدا پاش دَبو
نام نبی (ص) و علی (ع ) و زهراش (س) دَبو

گر منتظری که گپ به گوشی بَرسَه
باید که دعای مهدی (عج) همراش دَبو

كه ابر و باد در فرمان اوين
كه هر يك با زباني ذكر گوين

نمونه هایی از یک قطعه شعر با عنوان، اینجَه طالقانَ

اُن شهر و دیاری که سرای عالمانَ، اینجَه طالقانَ
گنجینه ء مردانِ خدا و عشاقانَ، اینجَه طالقانَ

هشتاد و دو و اَندی ده و دهکده دَارَه، با مردمی مومن
منزلگه و ماوا و پناهِ عارفانَ ، اینجَه طالقانَ

هم جلالِ آل احمد و هم دکتر حشمت، غلامحسین درویش
هم آیتِ طالقانی بوذر زمانَ، اینجَه طالقانَ

عبدالمجید طالقانی، تخلص به خموشِ، استاد شکسته نستعلیق
استاد امیر خانی هم از این دومانَ، اینجَه طالقانَ

××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

صفحه اصلي

تمامي عكس ها و متون اين سايت، مشمول قوانين و رعايت حقوق معنوي مي باشد. هر گونه استفاده مجدد، فقط با اعلام منبع و آدرس سايت، مجاز مي باشد
All rights is reserved