بسم الله الرحمن الرحیم

سید نجم الدین محمود طالقانی


مرحوم آقا سید ابوالحسن، پدر آیت الله طالقانی


مبارز نستوه، آیت الله سید محمود طالقانی
مقدمه
نوزدهم شهریور هر سال، یادآور، رحلت جانسوز مبارز نستوه، اولین امام جمعه انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله محمود طالقانی، ره، می باشد

علی هذا، جهت بزرگ داشت این عالم ربانی، مقاله حاضر، در باره جد اعلای ایشان و سادات طالقان، یعنی قاضی سید نجم الدین طالقانی به مناسبت سالگرد درگذشت معظم له، تقدیم می گردد

نسب معظم له، به شرح زیر تا قاضی نجم الدین محمود طالقانی، اعلام شده است

سید محمود بن سید ابوالحسن(1278 – 1350ق) بن سید محمود (سید آقا) (متوفی 1310ق) بن سید معصوم (نقیب السادات) بن سید قاضی سلیم بن سید محمد جعفر بن سید قاضی نجم الدین محمود طالقانی



منابع اصلی
توضیحات سلسله انساب سادات در این مقاله، بر اساس مندرجات، کتاب الشجره الطیبه، جلد 2، تالیف سید فاضل الموسوی الصفوی، صفحات 3 و 4 اعلام شده است

سایر مطالب، بر اساس کتابچه، قاضی سید نجم الدین طالقانی یا برگی در تاریخ تشیع و کتابچه اورازان مزار فیض طالقان ، و کتابچه «سید علاء الدین قاضی نجم الدین طالقانی» تالیف سید اشرف الدین کیایی طالقانی و مطالب سایت و سایر منابع عمومی اینترنتی، تنظیم شده است

خواهشمند است در صورت هر گونه اشکال یا اطلاعات تکمیلی، خواننده محترم از طریق رسانه های در دسترس، اینجانب را، ارشاد فرمایند


09121783011 - تلگرام یا پیامک

حسین زینعلی
معرفی

سید نجم الدین محمود طالقانی فرزند قاضی سید جلال الدین طالقانی، یکی از بزرگترین علمای صاحب منصب قضاوت، در نیمه دوم قرن 9 هجری، مصادف با سالهای 850 تا 900 هجری قمری (زنده تا قبل از سنه 914 هجری قمری) در دوران حکومت کیائیه در طالقان، غرب مازندران و شرق گیلان (مناطق جنوبی و شمالی البرز مرکزی ایران) بوده است

به نظر مرحرم سید اشرف الدین کیایی،اسم ایشان میر محمود بوده است و نجم الدین و شرف الدین، بعنوان القاب ایشان، در اسناد مربوطه، ذکر شده است

سلسله کیائیه - وقف نامه روستای سوهان

اجداد

جد پنجم سید نجم الدین، یعنی سید علاء الدین بن علی ابن محمد تقی، با 21 پشت و طبقه، از احفاد امام باقر ع، از سادات اصیل و بعنوان امام زادگان یا معصوم زادگان، مدفون در روستای اورازان، است. قبر ایشان و فرزندش شرف الدین محمد، محل زیارت عمومی میباشد، که مرحوم جلال آل احمد، در نوشته اورازان، به آن اشاره کرده است

گفته شده، سید علاء الدین، برادری به اسم شرف الدین ابراهیم داشته، که در شیراز و زمان شیخ مصلح الدین، سعدی شیرازی، معاصر و هم کلام شاعر بزرگ ایرانی بوده است. شرف الدین در سال 663 در جریان شورش به قتل می رسد و در نتیجه، سید علاء الدین و خانواده ایشان، از شیراز به تبریز، هجرت می نماید و نزد شیخ نصیرالدین طوسی، دانشمند و وزیر ایرانی دربار مغولان درمی آیند

سپس از طرف شیخ طوسی، روستای اورازان طالقان، که گویا از املاک خالصه حکومتی بوده، به سید علاء الدین، متوفی به سال 670 هجری قمری و خانواده ایشان، اهداء میشود. (اورازان مزار فیض طالقان. تالیف سید اشرف الدین کیایی، به نقل از خلاصة المقال، میرزا عباس فیض قمی، ص 7 و 8)

سید شرف الدین محمد فرزند سید علاء الدین، جد مشترک و نیای اعلای سادات طالقان، به خصوص سادات روستاهای اورازان، گلیرد و سوهان می باشد

سلسله نسب سادات طالقان

در خصوص سید معزالدین، فرزند سید شرف الدین محمد فوق الذکر، اطلاعات بیشتری در دسترس نیست

لکن در خصوص فرزند سید معزالدین، یعنی سید جلال الدین طالقانی، پدر بزرگ پدری سید نجم الدین محمود طالقانی، گفته میشود در اواخر سنه نهم هجری قمری، مجلس گفتگو با مرحوم محقق کرکی را درک نموده و بعد از ملاقات با شاه طهماسب صفوی، به نجف اشرف رفته و در همان شهر، به رحمت ایزدی رفته است

علی الظاهر، فرزند سید جلال، به نام سید علاء الدین، پدر سید نجم الدین محمود، دارای مقام و منصب قضاوت بوده است و لذا مشهور به قاضی سید علاء الدین و به طالقانی نیز، منسوب هستند



امام زادگان روستای اورازان



امام زادگان روستای اورازان

برادران

خانواده سید علاء الدین از خانواده های بزرگ سادات منطقه بوده اند و سید نجم الدین و برادران ایشان، بعنوان شیوخ و بزرگان سادات طالقان، بشرح ذیل، مشهور می باشند

اول- نجم الدین محمود بن علاء الدین، که صاحب منصب قضاوت بوده است و در برخی اسناد، از ایشان با لقب قاضی ویا امیر، نجم الدین یا شرف الدین محمود طالقانی، نام برده میشود.

گفته شده ایشان، در روستای یَرَک، که فعلا در محدوده الموت می باشد، مدفون است. بنابر نوشته آقای سید اشرف الدین کیایی، در زمان بازدید از روستای یرک، هیچ نشانه ای از قبر این بزرگوار در آن منطقه، مشاهده نکرده است

دوم - قاضی میر سعید بن سید علاء الدین، متوفی 926 هجری قمری، صاحب بقعه و مزار زیارتی در سید آباد روستای حسنجون طالقان میباشد. البته اسم ایشان، به صورت، سید قاضی بن علاء الدین، در کتاب الشجره الطیبه، نام برده شده است

سوم - سید مقصود علی بن علاء الدین، جد سادات اورازان طالقان مشهور به احمدی

چهارم - سید موسی بن علاء الدین، جد سادات میر مطهری ها در اورزان طالقان

مزار قاضی میر سعید بن علاء الدین، روستای سید آباد حسن جون





روستای سوهان طالقان



فرزندان

یکی از فرزندان سید نجم الدین محمود طالقانی، سید علاء الدین می باشد. ایشان در دربار خان احمد گیلانی، از ملوک کیائیه با مرکزیت شهر لاهیجان، که بسیار به سادات طالقان، ارادت داشت، مورد احترام زیاد بوده است

جایگاه سید علاء الدین به میزانی بوده است که توسط خان احمد، روستای سوهان طالقان، به موجب وقف نامه سال 914 هجری قمری، بسید علاء الدین ابن قاضی نجم الدین محمود طالقانی، و اولاد ذکور ایشان، اهداء شده است

بعلاوه تمامی سادات کیایی روستای سوهان طالقان، از احفاد و بازماندگان سید علاء الدین بن نجم الدین محمود طالقانی، میباشند

در متن وقف نامه فوق، جایگاه سید نجم الدین پدر علاء الدین با این عبارت، بیان شده است که: «ابن عاليجناب مرحومي مبروري مغفوري امير نجم‏الدين محمود الطالقاني الشهير بجلال، خلد الله تعالي رشحات ارشاده و افضاله و کماله و علمه و يقينه»

سلسله کیائیه - وقف نامه روستای سوهان

به این جهت، به نظر میرسد که تا قبل از تاریخ تحریر سند مذکور، یعنی سنه 914 هجری قمری، سید نجم الدین محمود طالقانی، از دنیا رفته و فوت کرده است و لذا با لقب مرحومی مبروری مغوری، به ایشان، اشاره شده است

سید نجم الدین محمود، دارای فرزند دیگر، به نام، سید محمد جعفر بوده است که نیای بزرگ سادات روستای گلیرد طالقان از جمله، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی ره، می باشد

طبق گفته بزرگان مطلع، سلسله نسب سادات روستای گلیرد طالقان، از اعقاب و احفاد سید سلیم بن سید محمد جعفر بن سید نجم الدین محمود طالقانی، میباشند

مشهور است که خان احمد گیلانی، روستاهای گلیرد و خودکاوند را نیز، برای سادات آن مناطق، وقف و هبه نموده است. کما اینکه، در گذشته روستای اورزان، جهت نیاکان آنها، سید علاء الدین و سید شرف الدین محمد، واگذار شده است


اساتید

سید نجم الدین محمود طالقانی، به همراه شیخ ربیعة بن جمعه، از بزرگترین شاگردان شیخ محمد بن علی ابن ابراهیم بن ابی جمهور الاحسائی (یا احساوی یا لحضاوی) متولد احساء در شبه جزیره عربستان و زنده در سال 904 هجری قمری، مشهور به ابن ابی جمهور، فقیه و عالم بزرگ شیعی سده 9 هجری می باشند و شیخ، بعنوان بزرگترین و برجسته ترین استاد سید نجم الدین محمود، نام برده شده است

شیخ ابن ابی جمهور، از علمای بزرگی بوده است که گویا اغلب عمر خویش، در مهاجرت و سفر بوده است. زیرا ایشان، بعد از طی دوره کودکی و جوانی در شبه جزیره عربستان، ابتدا جهت تکمیل دروس اسلامی، به نجف اشرف رفته و و موفق به اخذ اجازه نقل حدیث، از اساتید و فقهای برجسته زمان خویش، می گرد.

سپس به ایران مسافرت نموده و مدتها در مشهد مقدس، اقامت داشته و گویا در همان شهر نیز، فوت کرده است. به نظر می رسد، سید نجم الدین محمود، در این دوره باید، محضر درس طولانی مدت، شیخ ابن ابی جمهور را درک کرده باشد،

گفته میشود، شخصیت ابن ابی جمهور، به دلیل واسطه بودن ایشان، بعنوان حلقه وصل، علماء و مکاتب فقهی علمی قبل از صفویه با آغاز عصر صفویان می باشد و بعلاوه، شخصیت جامع علمی، فقهی، کلامی، عرفانی و حدیثی نامبرده، که در مقام جمع بین علوم مختلف اسلامی بوده است، بسیار مهم می باشد


اجازه نامه نقل حدیث

در حال حاضر، متن اجازه نامه نقل حدیث (معادل تائید درجه اجتهاد)، از طرف شیخ ابن ابی جمهور به سید نجم الدین محمود طالقانی، ملقب به شرف الدین، در دسترس می باشد و حاوی نکات مهم تاریخی و فرهنگی می باشد

در کتابچه قاضی نجم الدین محمود طالقانی، تالیف سید اشرف الدین کیایی، متن کامل اجازه نامه شیخ محمد بن علی بن ابراهیم بن ابن أبی جمهور الاحساوی، به نقل از جلد 108 بحار الانوار صفحه 14 به بعد، درج شده است، که برخی از مطالب آن، جهت تامل بیشتر، بشرح ذیل، تقدیم میگردد

در ابتدای اجازه نامه، بعد از حمد الهی و به کار بردن اوصاف متعدد جهت مقدمه اسم بردن از نجم الدین محمود، گفته شده

السید الاکمل الاعلم التقی النقی الاورع الاعظم، الجامع لجوامع الفضائل و الشیم، شرف الدین محمود بن السید الحسیب النسیب، السید علاء الدین ابن المرحوم المبرور السید جلال الدین طالقانی

عبارت فوق، که از طرف شیخ ابن ابی جمهور به شاگرد خویش بیان شده است، نشانه مقام و جایگاه علمی و معنوی سید نجم الدین محمود طالقانی، نزد معلم خود می باشد

بعلاوه به نظر می رسد در زمان صدور اجازه مذکور، احتمالا حوالی سال 900 هجری قمری، که نوشتن آن در سال 913 هجری اعلام شده است، پدر نجم الدین یعنی سید علاء الدین زنده بوده و لکن پدر بزرگ ایشان، سید جلال الدین طالقانی، فوت کرده که با لفظ مرحوم، به آن اشاره شده است

در ادامه متن فوق، اعلام شده که مدارج علمی سید نجم الدین از طریق آموزش و گذراندن دوره کامل متون فقهی علما و فقهای سابق و متن کامل کتاب اللئالی تالیف خود شیخ الاحساوی، نزد استاد خویش، طی شده است

أن قرء علی جملة من کتب الاصحاب، اصولها و فروعها، و هی نهایة المرام و التهذیب و مبادی الوصول و التنقیح و ایضاح القواعد و القواعد و التحریر و شرح التجرید من الکلام و امور العامه من المواقف و شرح الطوالع للاصفهانی و الجلد الاول من الطبرسی و الخلاف و النهایه و شرحی النظم و کتاب الرجال و شرح مفتاح السید و المطول

آنگاه با ذکر این نکته که، بعلاوه متون فوق، متن کتاب فقهی و حدیثی اللئالی، در احادیث نبوی و امامیه، تالیف خود ابن ابی جمهور، از اول تا آخر آن، توسط شاگردش، فراگرفته شده و به جهت سوالات مطروحه و دقت در مباحث پر مشکل و پاسخ ها، قوه درک فقهی و فهم متن نامبرده، احراز می گردد. لذا در ادامه متن، تجویز نقل حدیث به این صورت بیان شده است

و قد أجزت للسید المذکور دام ظله روایة ما ذکرت من الکتب و هذه السنة، عنی عن شیخی، عن مشایخی رضوان الله علیهم عن ائمه الهدی، عن النبی المصطفی علیهم الصلاه و السلام

گفتنی است که خود شیخ ابن ابی جمهور احسائی (الاحساوی)، تا 7 اجازه نامه نقل حدیث از فقها و علمای قبل از خود، کسب نموده است


متن عربی اجازه نامه شیخ ابن ابی جمهور احساوی












وصایای شیخ ابن ابی جمهور

اجازه نامه مذکور، شامل وصایا و نکات مهم اخلاقی از فرهنگ علم آموزی اسلامی است، که شیخ خطاب به شاگرد خویش و بلکه کلیه علم آموزان، بیان کرده است

گفتنی است، بخش وصایای اجازه نامه ابن ابی جمهور، در شماره 55، فروردین واردیبهشت سال 1372، مجله حوزه علمیه قم، به صورت کامل، ترجمه و با عنوان « دستور العملی از: فقیه و عارف ژرف اندیش، ابن ابی جمهور احسائی » به همراه زندگی نامه و معرفی ابن ابی جمهور، چاپ شده و در سایت اینترنتی www.hazah.net قابل مشاهده است

علی هذا مباحثی از بخش وصایای علمی، در اجازه نامه شیخ ابن ابی جمهور احسائی به نجم الدین محمود طالقانی و البته به تمامی دانش پژوهان، تقدیم می گردد

وصیت می کنم به رعایت علم و اینکه برای خدمت به علم، قیام کنی. بر تو باد که دامن علم را از هر گونه نجاسات طمع ورزی و دروغ گوئی، پاکیزه نگه داری

سپس شیخ با بیان اینکه، لازم است تا سرحد مرگ، نسبت به جهد در علم آموزی و تکمیل آن، کوشش شود، به چند حدیث نبوی اشاره می کند که پیغمبر اسلام، ص، فرموده است
«لو علم الناس ما فی العلم لطلبوه ولو بسفک المهیج»
اگر مردم می دانستند كه چه ارزشی در جستجوی دانش نهفته است، در پی آن می رفتند، اگر چه موجب ریختن خون آنها بشود

«طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه
یادگیری یک فریضه واجب بر مردان و زنان مسلمان است

«اطلبوا العلم ولو باصین»
طلب علم کنید حتی اگر لازم باشد به چین بروید

«یا علی من لایعلم خرج اذا سال عما لایعلم»
اى على! نادان از نادانى خارج میشود، زمانیکه در مقام پرسش بر می آيد

سپس شیخ می فرماید: بر تو وظیفه است که از کتمان علم، و ارائه نکردن آن به متقاضیان، پرهیز کنی، چرا که حق تعالی فرموده است

«و اذا اخذ الله المیثاق اوتوا الکتاب لتبینه للناس و لاتکتمونه»
و هنگامیکه خداوند از صاحبان کتاب پیمان گرفته است که برای مردم روشنگری کنند و علم خود را کتمان نکنند

و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «اذا ظهر البدع فی امتی فلیظهر العالم علمه فمن لم یفعل فعلیه لعنه الله
و پیغمبر اسلام صلوات خداوند بر او و آلش، فرموده است: هنگامیکه بدعت ها در امت من، آشکار میشود، لازم است که علماء علم خود را (جهت روشن شدن مسائل) اعلام نمایند. پس اگر کسی به وظیفه خود عمل نکند، لعنت خداوند بر او باد

و قال ایضا «من کتم علما نافعه الجمه الله بلجام من النار
و همچنین فرمودند: هر کس که علم مفیدی را کتمان کند ، خداوند بر او، دهان بندی از آتش میزند

و قال علی علیه السلام: «ما اخذ الله علی الجهال ان یتعلموا حتی اخذ علی العلماء أن یعلموا
و حضرت علی ع فرمودند: خداوند همان طور که بر نادانان، فرگرفتن دانش را، لازم دانسته، بر علماء، یاد دادن آنرا، وظیفه قرار داده است

البته ایشان، در مواردی که لازم است، عدم ارائه علم و دانش برای اشخاص نااهل را، توضیح داده است

شیوه علم آموزی

در خصوص شیوه مناسب علم آموزی، متداول در آموزش طلبگی، شیخ ابن ابی جمهور الاحساوی (احسائی)، توصیه می نماید که

بر شما باد، تکرار درس و مذاکره در باره آن. بدانید که علم تنها، در حکم، شخص مرده است، پس درس او را زنده میکند. درس تنها نیز، در حکم شخص مرده است و مذاکره در باره آن، او را زنده میکند

بر شما لازم است حفظ کردن علم و تذکر دادن به آن، چراکه علمی نافع است که در قلب شما باشد

مراقب باشید که آفت علم، فراموشی است. پس به جمع آوری جزوات و کتاب تنها، دلخوش مباش چرا که گفته شده - شعر عربی

لاتفرحن بجمع العلم فی کتب - به جمع کردن علم در کتابها، خوشحال مباش

فان للکتب آفات تفرقها - همانا برای کتاب تنها، آفات زیادی است که باعث پراکندگی آنها میشود

النار تحرقها و الماء یغرقها - آتش موجب سوختن و آب باعث غرق شدن و از بین رفتن آن میگردد

و للبث یمزقها و اللص یسرقها - و گذشت زمان، باعث پراکندگی آن، از بین رفتن اوراق شده و دزد طمع در سرقت آن دارد

پس بپاس توفیق کسب علم، به تقوی الهی و پرهیز از محرمات، عمل نمائید، تا نعمت های شما، از بین نرود

در بخش پایانی، شیخ ابن ابی جمهور با نقل حدیث دیگری از سید العالمین ع، در خصوص مقام معلم: «من علم شخصا مسئلة ملک رقه. فقیل له: أیبیعه؟ قال: لا، لکن یأمره و ینهاه

هر کس مسئله ای را به انسان، یاد بدهد، آن شخص را بنده خود کرده است. سوال شد که آیا می تواند وی را بفروشد؟ جواب: خیر! ولی (یادگیرنده) باید از امر و نهی او (معلم)، اطاعت کامل نماید

هم چنین، بر رعایت کامل حقوق اساتید و معلمین و سپاسگذاری و ارج نهادن به آنها، حتی در کوچکترین مسائل رفتاری، تاکید ویژه شده است


متن عربی وصیت علمی شیخ ابن ابی جمهور احساوی



تالیف سید اشرف الدین کیایی
از درگاه ایزد منان

شادی ارواح درگذشتگان و علماء و شهدای منطقه طالقان و عاقبت بخیری در امور، مسئلت می گردد و گرامیداشت

سالروز 17 شهریور سال 1357 شمسی، جمعه سیاه انقلاب اسلامی ایران
سالروز 18 شهریور 1348، وفات جلال آل احمد، نویسنده معاصر ایران
و 19 شهریور 1358، سی و هفتیمن سالگرد رحلت عالم ربانی و مبارز نستوه، حضرت آیت الله محمود طالقانی ره

بحق قرائت فاتحه مع الصلوات
حسین زینعلی

*********************************

صفحه اصلي

تمامي عكس ها و متون اين سايت، مشمول قوانين و رعايت حقوق معنوي مي باشد. هر گونه استفاده مجدد، فقط با اعلام منبع و آدرس سايت، مجاز مي باشد
All rights is reserved